سفر به همدان
سلام دخترخوشکلم
بالاخره بعد از یه سفر بیست روزه به همدان زادگاه پدری به خونه برگشتیم .روز بیستم شهریور با دایی فرهام رفتیم بوشهر که از اونجا بریم تهران آخه شیراز بلیط هواپیما برای بیستم گیرمون نیومد مجبور شدیم بریم بوشهر از اونجا بریم از تهران هم با اتوبوس رفتیم ملایر .تو این بیست روز حسابی به تو خوش گذشت کلی شیطنت کردی خودشیرینی کردی یه عالمه هم برات خرید کردیم مامان بزرگ برات یه جفت گوشواره گرفت منم برات سه تا النگو خریدم کلی لباس هم برات خریدم آخه اونجا هوا خیلی سرد بود منم اصلا لباس گرم برات نبرده بودم خلاصه کل حقوق این ماهو برا تو دادیم طلا و لباس
چندتا از عکسای سفرو برات میذارم که بعدا ببینی
این عکسا رو بام ملایر انداختیم
اینم عکسات تو پارک سیفیه
اینم یه عکس از یه خواب شیرین تو پارک
این هم یه عکس دسته جمعی
اینجام آرامگاه سیف الدوله است
وای این همه توپ!!!!!!!!!!!!!
کلا علاقه زیادی به گل و گیاه داری!
این گوشواره ای که مامان بزرگ برات خرید
اینم النگوهایی که من برات خریدم
و این هم لباسایی که برات خریدم
این ست مسواک اولیه رو هم برات خریدم ولی فعلا که خبری از دندون نیست!